مقدمهای بر واقعیت درمانی و تئوری انتخاب
واقعیت درمانی یکی از روشهای رواندرمانی نوین است که اولین بار در سال 1960 توسط ویلیام گلاسر روان پزشک اهل ایالات متحده آمریکا مطرح شد. تأکید این نظریه بیش از هر چیز بر مسئولیتی است که افراد در قبال سلامت روان خود دارند.
در واقع گلاسر در مخالفت با نظریه روانکاوی از گذشتهگرایی دست برداشت و معتقد بود به جای آنکه همواره بر نقش تجربیات کودکی و سهم والدین در بروز اختلالهای روانی تأکید کنیم باید به مراجعین یاد بدهیم که در نهایت جز خودشان هیچ کس مسئول وضعیت زندگی آنها نیست و این خودشان هستند که انتخاب میکنند در کدام یک از مسیرهای سلامت یا بیماری گام بردارند. گلاسر بعدها با تألیف کتاب تئوری انتخاب به شهرتی جهانی رسید و مفاهیم نظری او نیز با همین عنوان گسترش پیدا کرد.
واقعیت درمانی
دو هسته اصلی واقعیت درمانی مسئولیت و انتخاب است. این رویکرد به زمان حال بیشتر از گذشته اهمیت میدهد. خودآگاهی را به ناخودآگاهی ارجح میداند. بیماری را یک فرایند فرار از مسئولیت میداند و به اهمیت بالا بردن بینش برای تغییر رفتار تکیه میکند. واقعیت درمانی یک شیوه درمانی فرایند محور و راه حل مدار است. اهداف واقعیت درمانی شامل موارد زیر هستند.
جایگزین کردن انتخابهای موثر به جای انتخابهای ناموثر
تبدیل سبک زندگی رضایتمند به جای زندگی غیررضایتمند
تئوری انتخاب
تئوری انتخاب در محتوای خود فلسفه کنترل بیرونی را به چالش میکشید و در مورد انتخاب فاعل بودن به جای مفعول بودن سخن میگفت. گلاسر تئوری انتخاب و واقعیت درمانی را در واقع روانشناسی کنترل درونی مینامد؛ به همین منظور روانشناسی کنترل بیرونی را با بنیانهای زیر توضیح میدهد.
1. منشا تمام رفتارهای ما محرکهای بیرونی است و ما میتوانیم از طریق آن دیگران را تغییر داده و یا کنترل کنیم.
2. دیگران قادرند افکار، احساسات و اعمال ما را تعیین کرده و ما نیز میتوانیم افکار، احساسات و اعمال آنها را تغییر دهیم.
3. ما وظیفه داریم دیگران را مجبور کنیم تا از قواعد ما پیروی کنند و درصورت مقاومت حق داریم از تنبیه و در صورت موافقت از تشویق و پاداش استفاده نماییم.
از دیدگاه گلاسر انسانها اکثرا از تلاش برای کنترل بیرونی استفاده میکنند و خیلی از افراد به نوعی یا در معرض کنترل بیرونی قرار دارند و یا در حال تلاش برای رهایی از این کنترل و رساندن خود به جایگاهی که خودشان بتوانند دیگران را تحت کنترل در آورند هستند و به همین دلیل شادکامی و احساس سعادت موضوعی دست نیافتنی برای انسان به شمار میرود.
هدف دوره
به منظور یادگیری مهارت های لازم و کافی برای ورود به اتاق مشاوره و کنترل مراجعه کنندگان بصورت مجموعه ای از آموزشهای فردی و گروهی و همچنین تئوری و عملی برای بازدهی هرچه بیشتر اتاقهای مشاوره و پاسخ دهی دقیق و مناسب به مراجعه کنندگان می باشد. لذا لازم دانستیم برای بالا بردن سطح علمی و عملی مشاورین خدمات رسانی برای تمامی اقشار جامعه فراهم شده و آرامش را در جامعه نهادینه نماییم.
تواناييهاي مورد انتظار دانشپذيرفتگان دوره
شناخت و بکارگیری مفاهیم عمومی مشاوره
انجام مذاکرات حرفه ای و برقراری ارتباط مؤثر با مراجعه کنندگان
شرايط ورود به دوره (پيشنيازهاي ورود)
دارا بودن حداقل مدرك کاردانی ترجیحاً در رشته های مشاوره، روانشناسی، علوم تربیتی و علوم اجتماعی
نحوة پذيرش دانشپذير
1- مصاحبه
سرفصل دوره
مهارت های مطالعه
غلبه بر اضطراب در محیط های آموزشی
مدیریت زمان در محیط های آموزشی
برنامه ریزی تحصیلی